To sign my guestbook, you need to signin first. | |
raha120000 Guestbook sepehr00 (14 years ago)ﻋﺸﻖ ﻋﺸﻖﻳﻌﻨﯽ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﻭ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﻋﺸﻖﻳﻌﻨﯽ ﻫﺮﭼﻪ ﺑﻴﻨﯽ ﻋﮑﺲ ﻳﺎﺭ ﻋﺸﻖﻳﻌﻨﯽ ﺩﻳﺪﻩ ﺑﺮ ﺩﺭ ﺩﻭﺧﺘﻦ ﻋﺸﻖﻳﻌﻨﯽ ﺩﺭ ﻓﺮﺍﻗﺶ ﺳﻮﺧﺘﻦ ﻋﺸﻖﻳﻌﻨﯽ ﺷﻌﻠﻪ ﺑﺮ ﺧﺮﻣﻦ ﺯﺩﻥ ﻋﺸﻖﻳﻌﻨﯽ ﺭﺳﻢ ﺩﻝ ﺑﺮ ﻫﻢ ﺯﺩﻥ ﻋﺸﻖﻳﻌﻨﯽ ﻟﺤﻈﻪ ﻫﺎﯼ ﺍﻟﺘﻬﺎﺏ ﻋﺸﻖﻳﻌﻨﯽ ﻟﺤﻈﻪ ﻫﺎﯼ ﻧﺎﺏ ﻧﺎﺏ ﻋﺸﻖﯾﻌﻨﯽ ﺑﺎ ﭘﺮﺳﺘﻮ ﭘﺮ ﺯﺩﻥ ﻋﺸﻖﻳﻌﻨﯽ ﺁﺏ ﺑﺮ ﺁﺫﺭ ﺯﺩﻥ  zizo202 (14 years ago)More Emo Graphics CommentsMore Emo Graphics CommentsMore Emo Graphics Comments  arya2085 (14 years ago)ﺑﻨﺎﻡ ﺍﯾﺰﺩ ﺯﯾﺒﺎ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﻧﺎﻣﺮﺩﯼ ﺳﯿﺎﻫﯽ ﻭ ﺑﺪﯼ ، ﺳﺮﺩﯼ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﮔﺮﺩﻭﻧﻪ ﺁﺷﻔﺘﻪ ﮐﻪ ﭘﺎﮐﯽ ﻭ ﺻﻔﺎ ﺧﻔﺘﻪ ﻫﻤﻪ ﻣﺨﻠﻮﻕ ﺑﯽ ﻭﺟﺪﺍﻥ ﺩﻭ ﺭﻧﮓ ﻭ ﺟﺎﻫﻞ ﻭ ﻧﺎ ﺩﺍﻥ ﺑﻪ ﻓﮑﺮ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻭ ﺧﻔﺘﻦ ﻧﻪ ﭘﺎﺱ ﻭ ﺷﮑﺮ ﺍﻭ ﮔﻔﺘﻦ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺧﻮﻑ ﺍﻭﺭ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﻫﻢ ﺭﻩ ﻭ ﯾﺎﻭﺭ ﺷﺪﻡ ﺣﯿﺮﺍﻥ ﻭ ﺳﺮﮔﺮﺩﺍﻥ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﺍﯼ ﺧﺪﺍ ﭘﺎﯾﺎﻥ ؟ ﭼﺮﺍ ﭘﺲ ﺍﯾﻦ ﺗﻦ ﺧﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺯﺍﺭ ، ﺩﻝ ﺑﺴﺘﻪ ﭼﺮﺍ ﭘﺲ ﺟﺎﻥ ﺑﯽ ﻭﺟﺪﺍﻥ ﻧﻤﯿﮕﯿﺮﺩ ﮐﻤﯽ ﺳﺎﻣﺎﻥ ﻣﺪﺍﻡ ﺍﯾﻦ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻝ ﮔﻮﯾﻢ ﻭﻟﯽ ﭘﺎﺳﺦ ﻧﻤﯿﺠﻮﯾﻢ ﺍﮔﺮ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﻧﺸﯽ ﺭﺳﻮﺍ ﺑﺸﻮ ﻫﻢ ﺭﻧﮓ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ ﻭﻟﯽ ﺍﻓﺴﻮﺱ ﮐﺎﺭﻩ ﺟﺎﻥ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﯼ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺷﻮ ﻣﻐﻠﻮﺏ ﻋﻘﻞ ﺍﺧﺮ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺟﻨﮓ ﺩﻝ ﻭ ﺩﺍﻭﺭ ﮐﻨﺪ ﺩﺭ ﻗﻌﺮ ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺩﺍﺏ ﻣﺮﺍ ﺍﺧﺮ ﺩﻟﻢ ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺏ ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺍﺯ ﺗﻮ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻢ ﻧﺒﯿﻨﺪ ﺩﻝ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺑﻢ ﻣﺮﺍ ﺑﺮ ﺣﺎﻟﻪ ﺧﻮﺩ ﺩﺍﺩﺍﺭ ﺑﺮﺍﯼ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﯼ ﻧﮕﺬﺍﺭ  ehsane (14 years ago)salaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaam abajiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiii che toriiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiii   raha120000 (14 years ago)دوستانه می گویم ؛ گاهی می شود که گریه امانم نمی دهد ... اگر احساسم را درک کرده باشی… دلت می خواهد این سکوت شکسته شود و فریادت گوش فلک را کر کند ! اگر احساسم را درک کرده باشی… دلت می خواهد گوشه ی دنجی بنشینی وبا صدای گرفته ات بگویی کاش زمانه مجالی می داد تا پدرم را درآغوش می کشیدم و صدا می زدم که پدر ای وجودم از تو ، کجایی که دخترکت را پناه باشی ... خدایا می خواهم مثل همیشه ، تو آرامم کنی ، برگی از دفتر دلم می چینم و فقط به تو فکر می کنم اگر احساسم را درک کرده باشی… انگار دنیایی زیر قلمت راه می رود ... وقتی به معشوق خودم ، به خدای خودم فکر می کنم احساس عشق زیر و رویم می کند ، اگر احساسم را درک کرده باشی… دلت می خواهد بگویی خدایا چون تو در کنارم هستی دیگر نمیگویم چرا! دیگر حتی نمیگویم خاکسترم نکن ، فقط دیگر نمیخواهم آغوشم را رها کنی ... باید احساسم را درک کرده باشی که بفهمی چه میکشم وقتی در این آرامش آهسته به خواب می روم و آنگاه که چشمانم را به روی این دنیای تکراری می گشایم ، انگار یه غریبه ام ، یه غریبه که فقط امید وصال تو زندگی ام می بخشد ... | |
farid9700
